نوروز (1)
زایش یک فصل نو
شده است سبز
ارغوانی
دشت شالی
زایش یک فصل نو، ارمغانی
روز نوروز
انتظار یک چنین روز
همه ی سال
می توان بود به اندیشه، سرحال
سبدی بافته شده از فصل بهار
این همه نقش و نگار
دشت ها رنگ شده، شاداب
و یخ ها شده آب
اتفاق سبز روییده
باد، باران، حال شوریده
زندگی با رنگ سرخ و سوسنی
صد شقایق
صد گل یاس
می وزد اینجا سراسر
عطر گلها
عطر احساس.
۱۶/۶/۱۳۸۵
از فصل یکم
مجموعه شعر " و اینجا شفقها آرمیده اند "
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۷/۰۱/۰۷ ساعت 17:50 توسط قاسم قاموس
|